Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرآنلاین کوروش احمدی دیپلمات بازنشسته در گفت و گویی در خصوص بررسی آینده خاورمیانه و رقابت های دموکرات ها و جمهوری خواهان گفت: دولت بایدن از بعد شروع جنگ غزه و حتی قبل از آن و به دلایل عدیده، به‌ویژه در حالی‌که مذاکراتی برای تبادل گروگان‌ها و آتش بس در پاریس در جریان است، خواستار گسترش جنگ در منطقه نبوده و همچنان نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کاخ سفید در جستجوی نوعی از پاسخ است که از یک سو موجب گسترش جنگ و الزام ایران به پاسخگویی در سطح گسترده نشود و از سوی دیگر حداقلی از بازدارندگی را برای نیروهای آمریکایی در منطقه تامین کند و مانع ادامه حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه شود.

مشروح گفتگوی احمدی با امتداد را در ادامه می خوانید:

حمله به پایگاه‌ امریکایی در مرز اردن و سوریه، احتمال شدت گرفتن تحولات و تنشها در منطقه را زیاد کرده‌است. آنقدر که شاید تا زمان انتشار این مصاحبه هم با تحولی جدید مواجه شویم. شما فکر می‌کنید امریکا در مقابل این حمله چه اقدامی در کوتاه مدت خواهد داشت یا چه برنامه درازمدتی خواهد داشت؟

بایدن بلافاصله بعد از انتشار خبر این واقعه صحبت از دادن پاسخ کرد. شرایط به گونه‌ای است که نوعی از پاسخ توسط آمریکا مفروض تلقی شده و از یکشنبه تاکنون بحث در مورد چگونگی پاسخ است. پیش فرض دیگر این است که دولت بایدن از بعد شروع جنگ غزه و حتی قبل از آن و به دلایل عدیده، به‌ویژه در حالی‌که مذاکراتی برای تبادل گروگان‌ها و آتش بس در پاریس در جریان است، خواستار گسترش جنگ در منطقه نبوده و همچنان نیست. با توجه به این دو پیش فرض و اینکه گفته شده که بایدن خواستار ارائه طیفی از گزینه‌های نظامی از وزارت دفاع شده، اکنون تمرکز بر این سوال است که پاسخ آمریکا در کوتاه مدت به چه صورتی می‌تواند باشد. ظاهرا بر مبنای همین دو پیش فرض، کاخ سفید در جستجوی نوعی از پاسخ است که از یک سو موجب گسترش جنگ و الزام ایران به پاسخگویی در سطح گسترده نشود و از سوی دیگر حداقلی از بازدارندگی را برای نیروهای آمریکایی در منطقه تامین کند و مانع ادامه حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه شود. به یاد داریم که بعد از اقدام آمریکا به ترور سردار سلیمانی، ایران به شکلی حساب شده و گویا هماهنگ شده به پایگاه آمریکایی الاسد در عراق حمله موشکی کرد و چون در جریان آن حمله سرباز آمریکایی کشته نشد، آمریکا نیز به آن حمله پاسخ نداد. این یک نمونه از اقدامی حساب شده است که بعد از آن هم پاسخی داده شده و از گسترش جنگ و درگیری در جنگی تمام عیار اجتناب شد. این خبر که گویا کتائب حزب الله که پشت حمله شنبه تصور می‌شود، اعلام کرده که عملیاتش علیه آمریکا را به حال تعلیق درآورده، ممکن است گامی در جهت تسهیل یک جواب حساب شده و بدون عوارض گسترده باشد. اینکه پاسخ آمریکا در دراز مدت چگونه خواهد بود، بستگی به این دارد که پاسخ کوتاه مدت چه شکلی خواهد داشت و واکنش به آن چه خواهد بود. اما این احتمال وجود دارد که دولت آمریکا به نوعی امکان تنگ کردن حلقه تحریمها علیه ایران را مورد بررسی قرار دهد.

وضعیت امروز خاورمیانه به نوعی به همه سیاست‌های مداخله‌گرایانه دولت‌ها و کشورهای دیگر گره خورده است که بحث گسترده‌ای در پشت خود دارد. اما آیا گریزی از این وضعیت در منطقه‌ای که ما زیست می‌کنیم وجود دارد؟ یا دورنما را با ادامه همین وضعیت می‌بینید؟

متاسفانه فعلا افق روشنی مشهود نیست. مادام که حقوق مردم فلسطین به رسمیت شناخته نشده و گام‌های جدی برای تاسیس یک دولت مستقل فلسطینی برداشته نشده، این مسئله به عنوان یک عامل بسیار مهم تنش‌زا تاثیر شدیدی بر روندهای منطقه‌ای خواهد داشت. البته اینکه برخی از جوامع و کشورهای غربی به نحو فزاینده‌ای به ضرورت احقاق حقوق مردم فلسطین توجه کرده اند، ایجاد امیدواری کرده است. اینکه وزیر خارجه انگلیس به تازگی از بررسی شناسایی کشور فلسطین سخن گفته در این رابطه قابل توجه است. در آمریکا نیز طیف رو به گسترشی از مردم به‌ویژه جناح چپ حزب دمکرات از سیاست های یکجانبه و کوته بینانه دولت آمریکا در حمایت از اسرائیل انتقاد می کنند. این احتمال اکنون بیشتر از گذشته وجود دارد که با تخفیف یا خاتمه بحران غزه تلاش‌های جدیدی برای حل ریشه‌ای بحران فلسطین شروع شود. اگر چنین شود و توفیقی در این رابطه حاصل شود، یک فاکتور بسیار مهم که ده‌ها سال است موجب بحران در منطقه بوده از میان برداشته خواهد شد. البته راست افراطی در اسرائیل مانع بزرگ بر سر این راه خواهد بود که باید دید آیا غرب و به‌ویژه آمریکا اراده لازم برای نشان دادن قاطعیت لازم در برابر آن را خواهد داشت یا خیر. البته روشن است که مشکلات خاورمیانه منحصر به مشکل فلسطین نیست. مشکل بزرگتر منطقه وجود دولت هایی است که به حکومت قانون تن نمی دهند و برای حفظ موقعیت و قدرت خود به تنش آفرینی در داخل و خارج به عنوان یکی از ابزارهای حفظ قدرت می نگرند. این درحالی است که بقیه مناطق جهان حتی آفریقا از این نقطه نظر پیشرفت های خوبی داشته اند اما خاورمیانه از این نظر هنوز راه دراز و پر دست اندازی را پیش رو دارد.

انتخابات امریکا چقدر در این وضعیت تاثیرگذار است؟ به نظر می‌رسد اتخاذ هر سیاستی از سوی دموکرات‌ها می‌تواند سبد رای آنها را خالی یا سبد رای جمهوری‌خواهان را پر کند؟

در مجموع می دانیم که سیاست خارجی تاثیر عمده ای بر انتخابات در آمریکا ندارد مگر اینکه یک بحران بزرگ در سیاست خارجی بروز کرده باشد. اما در حد محدود، مبارزات انتخاباتی جاری از چند جهت در نوع واکنش دولت بایدن تاثیرگذار است. نخست اینکه حزب جمهوریخواه به حادثه ای که موجب کشته شدن سه سرباز آمریکایی شده به عنوان یک فرصت بادآورده برای حمله به بایدن و مقصر وانمود کردن آن در طیفی از حمله ها به مواضع نیروهایی آمریکایی طی ماههای گذشته استفاده کرده است. از این نظر دولت بایدن تحت فشار است که پاسخی بدهد و بکوشد تا نوعی از بازداندگی را ایجاد کند وگر نه در مباحث داخلی با مشکل مواجه خواهد شد. دوم اینکه اگر واکنش به گونه ای باشد که به جنگی گسترده در منطقه منجر شود، به موقعیت دولت بایدن در انتخابات لطمه خواهد خورد. چرا که اولا مردم آمریکا بعد از ۲۰ و چند سال از جنگ خسته شده و طالب جنگ دیگری در منطقه نیستند. ثانیا جنگ گسترده می تواند موجب افزایش قیمت نفت و قیمت بنزین در آمریکا شود که عامل منفی مهمی برای رئیس جمهور در قدرت است. می دانیم که قیمت نفت طی ۴ ماه گذشته و علی رغم جنگ غزه و بحران در دریای سرخ و برخوردهای پراکنده بین شبه نظامیان و نیروهای آمریکایی تقریبا ثابت بوده و رشدی نداشته است. اما جنگی در خلیج فارس از نوعی دیگر است و حتما بر قیمت نفت تاثیر جدی خواهد داشت. ثالثا پاسخ آمریکا به واقعه شنبه گذشته از نظر تاثیری که بر جنگ غزه خواهد داشت مهم است. این موضوعی است که مورد توجه طیف هایی در آمریکا قرار دارد و انتظار دارند که بایدن به حل مشکل کمک کند. جناح چپ حزب دمکرات و به‌ویژه اقشار جوان در آمریکا از سیاست یک جانبه آمریکا در حمایت از اسرائیل ناخشنودند و اگر سیاست بایدن طوری باشد که به برقراری آتش بس در غزه و حرکت به سمت راه حلی واقعی برای مسئله فلسطین کمک نکند، این اقشار ممکن است در اعتراض به بایدن از شرکت در انتخابات خودداری کنند که در یک انتخابات با آراء بسیار نزدیک دو رقیب می تواند برای بایدن بسیار خسارت بار باشد. لذا امید بایدن و دمکرات ها این است که از طریق سیاستی حساب شده بتوانند هم نوعی پاسخ به واقعه روز شنبه بدهند و هم مانع تشدید بحران در منطقه شوند.

برخی کارشناسان در تحلیل‌هایشان به این نکته اشاره کرده‌اند که بنیامین نتانیاهو، سعی خواهد کرد تنش موجود در منطقه را تا تاثیر گذاری آن بر آرای جمهوری‌خواهان ادامه دهد. این امر از لحاظ لجستیک و عملی چقدر شدنی است؟

فاکتورهای متعددی بر تصمیمات نتانیاهو و جریان راست افراطی در اسرائیل تاثیر دارد. برای این جریان نیز مسائل داخلی در اولویت است. پیشرفتی در جهت تحقق سه هدفی که این جریان اعلام کرده یعنی نابودی حماس و آزادی گروگان‌ها و رفع خطر از ناحیه غزه حاصل نشده و عمده مسائل مربوطه در همین ده ماهی که تا انتخابات آمریکا باقی است باید حل و فصل شود که حفظ حمایت دولت بایدن از اسرائیل برای آنها حیاتی است. بعلاوه، نتانیاهو می داند که نباید کاری بکند که به منزله دخالت در انتخابات آمریکا تلقی شود. این بسیار امر خطیری برای اسرائیل و لابی آن در آمریکا است که همیشه تلاش داشته‌اند حمایت هر دو حزب از خود را تامین کنند. البته روشن است که روابط بسیار سردی بین نتانیاهو و بایدن وجود دارد به نحوی که او هنوز بعد از بیش از سه سال برای دیدار به کاخ سفید دعوت نشده است. این در حالی است که رابطه بین ترامپ و جریان راست اسرائیل در حد اعلا بود. لذا اگرچه راست اسرائیل قطعا طالب پیروزی ترامپ است، اما دستش چندان برای اقدام عملی عمده ای در این رابطه باز نیست.

اگر دونالد ترامپ به ریاست جمهوری در امریکا برگردد فکر می‌کنید چه نسخه‌ای برای منطقه بپیچد و اگر بایدن دوباره رای بیاورد باید منتظر چه چیزی باشیم؟ (البته شاید پاسخ به این سوال کمی زود باشد)

تکلیف ترامپ روشن است. او همان به اصطلاح "معامله قرن" را مبنای کار خود قرار خواهد داد و بر آن اساس پیگیر ایده دو دولت و تشکیل دولت مستقل فلسطینی نخواهد بود. اساسا پایگاه رای ترامپ در آمریکا بسیار راست گرا و بسیار طرفدار اسرائیل است و تقریبا بدون هر گونه محدودیتی در خدمت جریان راست گرا در اسرائیل خواهد بود. این در حالی است که در حزب دمکرات یک طیف چپ گرای ذی نفوذ وجود دارد که منتقد سیاست یکجانبه آمریکا در ارتباط با اسرائیل است و دلیلی برای حمایت بی قید و شرط از اسرائیل نمی بیند. این طیف مصرا خواستار کمک آمریکا به تشکیل دولت مستقل فلسطینی به عنوان تنها راه حل اساسی برای مسئله اسرائیل – فلسطین و دیگر مسائل خاورمیانه است. یک نمونه از این سیاست را در سخنان برنی سندرز در مبارزات انتخاباتی اش و نیز پس از آن دیده ایم. به‌علاوه، در بین پایگاه رای حزب دمکرات طیف‌های مختلفی شامل اقلیت‌های نژادی و مذهبی و قومی مانند عرب‌های آمریکایی نیز وجود دارند که رهبران حزب نمی‌توانند نسبت به نظرات آنها بی تفاوت باشند. مهم‌تر از همه جوانان و مراکز دانشگاهی در آمریکا است که به نحوی فزاینده متمایل به انتقاد از سیاست‌های راست‌گرایانه و ضدانسانی و ضد حقوق بشری طیف حاکم در اسرائیل است. این طیف و تاثیرپذیری حزب و رئیس جمهور دمکرات طی ده ماه آینده می‌تواند اثرات محدودی در تعدیل سیاست کاخ سفید داشته باشد.

۳۱۱۳۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1867572

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ایران و آمریکا عین الاسد نیروهای آمریکایی در منطقه حزب دمکرات دولت بایدن گسترش جنگ حساب شده کاخ سفید جنگ غزه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۴۹۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • فریدمن: اسرائیل باید بین رفح و ریاض یکی را انتخاب کند
  • حزب‌الله لبنان: کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل چراغ سبز حمله به رفح است
  • خطر اعتراضات دانشجویی آمریکا بیخ گوش بایدن
  • واکنش ایران به تحریم‌های آمریکا، انگلیس و کانادا
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • تحلیل اندیشکده آمریکایی از توان پهپادی و موشکی ایران
  • توانایی پهپادی و موشکی ایران در اوج
  • قطعنامه جانبدارانه و ضد ایرانی پارلمان اروپا | واکنش به حمله اسرائیل؛ فقط تاسف!